همانطور که در پوشش خبری مراسم دوم اکتبر امسال گفته شد، پانوس پانای اینبار یکی از خسته کنندهترین رویدادهای تاریخ دستگاههای سرفیس را اجرا کرد تا شاید پس از مراسم معرفی سرفیس پرو 2، در رتبه اول از این نظر قرار بگیرد. چراکه در هرحال در رویداد معرفی Surface Pro 2، شاهد Surface 2 نیز بودیم که برای اولین بار، اینترنت همراه LTE را به دستگاههای Surface آورد.
به راحتی میتوان گفت که بهروز رسانی جدید Windows 10 با کد 1809، تغییرات بسیار بسیار بیشتری را در مقایسه با تغییرات پرو 6 به همراه داشته است. تغییرات پرو 6 به نسبت پرو 2017، فقط در حد و اندازه یک بهروز رسانی هفتگی است که سهشنبهها برای ویندوز میآید. نام آن میبایست Surface Pro 2017 Black Edition یا نسخه مشکی پرو 2017 میبود…
***جدید***
به منظور مشاهده این دستگاه در عمل، به مطلب اولین جعبهگشایی سرفیس پرو 6 در ایران که جدیدا منتشر کردهایم، به این لینک مراجعه نمائید:
بدون تغییر خاص، و شرم آور
توصیف وضعیت این روزهای مایکروسافت را تنها در کلمه عدم توانایی میتوان خلاصه کرد.
اگر دوستدار دستگاههای Surface هستید، اکیدا توصیه میکنیم تا از مطالعه این مطلب خودداری نمائید. چراکه اینبار دستگاه جدید Surface به صورت فاجعه آمیزی بدون پیشرفت خاصی مانده است.
در حدود دو ماه پیش، مطلبی در سرفیس نیوز مخابره شد که دستگاههای احتمالی Surface در آینده را مورد بحث قرار میداد. به واقع میتوانیم بگوییم که تقریبا هیچکس انتظار معرفی انقدر زود نسل جدید Surface Pro حداقل در سال 2018 را نداشت. که این عجله در معرفی دستگاه جدید، کاملا در احوالات آن نیز مشخص است.
تابستان سال پیش و در نقد و بررسی سرفیس پرو 2017، بسیار به عدم پیشرفت و تغییر آن چنانِ دستگاه در مقایسه با سرفیس پرو 4 اشاره کردیم. اما حالا با مشاهده سرفیس پرو 6 تصمیم گرفتهایم تا نظر خود را عوض کنیم. چراکه پرو 6 به اندازهای تکراری است که تغییرات پرو 2017 به نسبت پرو 4، تغییرات بنیادین به حساب میآیند.
ممکن است باورتان نشود اما تنها مورد جدید کاربردی سرفیس پرو 6، زحمت شرکت Intel در ساخت پردازنده نسل هشتم است و تمام. البته یک تغییر بسیار بزرگ دیگری نیز وجود دارد. اضافه شدن رنگ مشکی. کاری که مایکروسافت با زحمت بسیاری به انجام آن دست پیدا کرد!!!
دستگاههای Surface، از همان ابتدا به علت خلاقیت و ابداعات موجود در آنها مورد علاقه بودهاند. اما حالا واقعا اینکه بگوییم “مایکروسافت نمیتواند” بهترین جمله برای توصیف پرو 6 خواهد بود.
تنها تغییر کاربردی، پردازنده نسل 8
ما در اینجا بیشتر مدل Core i5 سرفیس پرو را مورد بحث قرار میدهیم، از آنجایی که این مدل درواقع پرطرفدارترین و پرفروشترین دستگاه مایکروسافت است.
این پردازنده جدید نسل هشتمی اینتل، هنوز هم دقیقا همانند Surface Pro 4 از تکنولوژی 14 نانومتری استفاده میکند بدون هیچ پیشرفتی در این زمینه. اما اگر بخواهیم از پیشرفتهای آن بگوییم، میبایست به دو برابر شدن حافظه Cache از 3MB به 6MB اشاره کنیم که باعث گرانتر شدن آن در مقایسه با نسلهای گذشته نیز شده است.
دیگر نکته مثبت پردازنده جدید، دو برابر شدن تعداد هستههای فیزیکی از دو عدد به چهار عدد میباشد. این تغییر بر روی قدرت پردازش تأثیر محسوسی خواهد گذاشت و میتوان گفت در اموری که از تمام هستههای پردازشی استفاده میکنند، پرو 6 تقریبا کمتر از دو برابر، از پرو 2017 قویتر است. اما مهمترین چیزی که چهار هستهای شدن به Pro 6 هدیه میدهد، درواقع مصرف کمتر است. به طوریکه شرکت Intel (و نه مایکروسافت) توانسته است تا کمترین بسامد پردازشی را از 2.6 گیگاهرتز در نسل قبلی پردازنده پرو 2017، به 1.6 گیگاهرتز در پرو 6 برساند که تأثیر بسیار محسوستری را بر روی کاهش مصرف پردازنده در مقایسه با افزایش قدرت آن خواهد گذاشت.
اگرچه زمانیکه که به مشخصات مصرفی پردازنده دستگاههای پرو 4، پرو 2017 و پرو 6 نگاه کنید، خواهید دید که کمترین مصرف پرو 4 و پرو 2017 هردو 7.5 وات ساعت بود و حالا 10 وات ساعت عدد مصرف پردازنده پرو 6 شده است. این اعداد یعنی پردازنده جدید بر روی کاغذ، پرمصرفتر است. اما باید گفت که این افزایش عدد مصرف، دقیقا با همان کاهش مصرف پدید آمده از تعدد هستههای پردازشی، جبران شده و هیچ تغییری در مدت زمان شارژدهی را نداریم تا دستاورد و تغییر پرو 6 در مقایسه با پرو 2017، این باشد که حتی مدت زمان شارژدهی باتری نیز پیشرفت نکرده باشد! شرم بر مایکروسافت.
پردازنده گرافیکی نیز تنها در اندازه افزایش یک حرف به نامش پیشرفت داده شده است و از Intel HD 620 به Intel UHD 620 تغییر نام داده شده است بدون اینکه کوچکترین تغییری در مشخصات سخت افزاری و قدرت پردازشی کند.
به غیر از این ثابت ماندن پردازنده گرافیکی در مدل Core i5، نکته بسیار افتضاح دیگری در مدل Core i7 وجود دارد؛ ای کاش پردازنده گرافیکی مدل Core i7 نیز همانند مدل Core i5 ثابت میماند و همانند Pro 2017 و Pro 4 که در آنها شاهد پردازنده گرافیکی قویتری در مدل Core i7 به نسبت مدل Core i5 بودیم، در پرو 6 نیز همین اتفاق میافتاد. اما در کمال تعجب و تأسف باید گفت که پردازنده گرافیکی مدل Core i7 در سرفیس پرو 6 دقیقا همان پردازنده گرافیکی UHD 620 استفاده شده در مدل Core i5 آن است. شرم بر مایکروسافت بهخاطر معرفی زود هنگام دستگاهی که میتوانست با پردازنده نسل نهم بهبود یافته اینتل همراه باشد.
اما زمانیکه به تکنولوژیهای Intel برای پردازنده نگاه میکنیم، با خود میگوییم ای کاش از این نظر نیز پرو 6 بدون تغییر در مقایسه با پرو 2017 و پرو 4 میماند. چراکه بدبختانه تکنولوژی بسیار پرکاربرد Intel® vPro™ باز هم در کمال تعجب و تأسف از پردازنده پرو 6 برچیده شده است. تکنولوژی که تأثیر بهسزایی در افزایش قدرت پردازش به صورت سفارشی برای برخی نرم افزارها همانند شبیهسازها داشت. همچنین تکنولوژی Intel® TSX-NI نیز در مقایسه با پرو 4 و پرو 2017، حذف شده است. و درنهایت، تکنولوژی Intel® Trusted Execution در زمینه امنیت نیز حذف شده است. آفرین بر مایکروسافت برای اجباری که در معرفی زود هنگام پرو 6 داشت تا حتما از پردازنده نسل هشتم نیز استفاده کند و شاید، نظارهگر بهبود داده شدن پردازنده نسل نهم باشد…
به خوبی سال 2013 تا 2015 را به خاطر داریم که چطور مایکروسافت باهوش آن زمان، پس از Pro 2 دقیقا از پردازنده یکسان بدون پیشرفتی برای Pro 3 استفاده کرد تا در نسل چهارم مانده و از پردازنده نسل پنجم استفاده نکند چراکه 5300U در مقایسه با 4300U استفاده شده در پرو 2 و پرو 3، نه تنها هیچ پیشرفتی از نظر بالاترین سرعت پردازش را نداشته، بلکه حتی پردازنده گرافیکی کندتری را ارائه میداد. سپس صبرکرد، صبرکرد، و بالأخره در پرو 4 از پردازنده نسل ششم که از همه لحاظ بهبود یافته بود استفاده کرد. اما به وضوح تفاوت مایکروسافت حال حاضر با آن زمان، مشهود است. حالا مایکروسافت تبدیل به شرکت بیارزشی شده است که صرفا فقط میخواهد از هر نسل جدیدی که میآید بر روی سرفیس پرو جدید استفاده کند؛ دلیل این کار نیز تنها کاربران عادی هستند که بهخاطر نام نسل هشتم حتما تصور خواهند کرد که خب 8 از 7 بالاتر است! و بدبختانه انجام چنین کاری مطمئنا به فروش سرفیس پرو جدید کمک خواهد کرد. ترفندی که با داستان ذکر شده، به هیچ وجه درمورد دستگاه فوق العاده Surface Pro 3 به کار گرفته نشد.
شرم بر مایکروسافت بهخاطر معرفی زود هنگام پرو 6.
دومین تغییر پرو 6، اضافه شدن رنگ مشکی است که واقعا مشکی شدن نرم افزار پرکاربر File Explorer در بهروز رسانی جدید Windows 10، بسیار مهمتر و کاراتر از این تغییر رنگ است.
اما به هرحال، حالا میتوانید به نوعی یک ست رنگ تمام مشکی را از دستگاه، لوازم جانبی آن و تمامی محیطهای سیستم عامل داشته باشید.
سومین و آخرین تغییر پرو 6، به جای پیشرفت درواقع یک پسرفت مضحک و سنت شکنی نابخشودنی است. از همان ابتدا، نسخه Pro ویندوز برای سرفیس مدل Pro و نسخه Home ویندوز برای مدل معمولی سرفیس بود. حالا متأسفانه به صورت مسخرهای برای اولین بار در تاریخ شاهد نسخه Home ویندوز بر روی یک سرفیس Pro هستیم. شرم بر مایکروسافت.
این بود تمامی تغییرات دستگاه جدید سرفیس پرو 6.
– صفحه نمایش از هرنظر، چه کیفیت چه تعداد پیکسلها، بدون پیشرفت
– طراحی ظاهری بدون پیشرفت
– وزن بدون پیشرفت
– ضخامت بدون پیشرفت
– نوع DDR3 حافظه RAM بدون پیشرفت
– پردازنده گرافیکی بدون پیشرفت و حتی پسرفت!
– دوربینهای جلو و عقب بدون پیشرفت
– بلندگوها بدون پیشرفت
– پورتها بدون پیشرفت
– سنسورها بدون پیشرفت
– مدت زمان شارژدهی بدون پیشرفت
– کیبورد بدون هیچ پیشرفت
– و از هرچیزی مضحکتر، قلم بدون پیشرفت!
بله! پس از پرو 2، این دومین باریست که متأسفانه قلم Surface Pen هیچ پیشرفتی نکرده به جز کاهش 2.1 میلی ثانیه از تأخیر یا Latency که شاید حتی با چشم مسلح نیز قابل تشخیص نباشد! شرم بر مایکروسافت.
نقد و بررسی سرفیس پرو 6 بسیار کوتاه بود، به همان اندازه که پیشرفتهای آن کم بود. لذا همانگونه که مایکروسافت ما را با پرو 6 دلخور کرد، ما نیز میخواهیم در این مطلب، سنت شکنی کرده و برای تخریب پرو 6 از پیشرفتهایی سخن بگوییم که مایکروسافت میتوانست در نسل جدید سرفیس ایجاد کند، اما نکرد.
ناامیدی از آندرومدا، اولین دستاورد پرو 6
اولین و مهمترین دلیل آزرده خاطر بودن دوستداران دستگاههای Surface، دقیقا خود پرو 6 و وجود آن از پایه است. درحالیکه به جای آن، میتوانست دستگاه فوق العادهای همانند آندرومدا Andromeda وجود داشته باشد.
پیشتر بسیار درباره آندرومدا در سرفیس نیوز بحث شده است، اما در اینجا لازم است تا معرفی کوتاهی را از آن بیاوریم.
پس از شکست مایکروسافت در زمینه گوشیهای تلفن همراه، حالا تقریبا سه سال شده است که Microsoft در حال کار بر روی پروژه اجرای Windows با استفاده از پردازندههای مدرن و بسیار عالی ARM میباشد. کاری که اگر به نتیجه برسد، شاهد دستگاههای سرفیسی بسیار نازکتر با مدت زمان شارژدهی بسیار بیشتر هستیم که در عین حال، قویتر نیز هستند از آنجایی که پردازندههای ARM برای مثال شرکت Qualcomm، اصلا همانند حتی قویترین پردازندههای شرکت Intel در تکنولوژی لیتوگرافی 14 نانومتری متوقف نشده، و Snapdragon 850 شرکت کوالکام، از تکنولوژی 10 نانومتری استفاده کرده و حتی در کمال تعجب قویتر از پردازنده نسل هشتم استفاده شده در پرو 6 است!
در کنار مسئله مهم پردازندههای ARM، سیستم عامل Windows 10 نیز به اعتقاد بسیاری نیاز به پیشرفتهای بنیادین در زمینه دستگاههای همراه و لمسی دارد. بسیاری از کاربران و متخصصان معتقد هستند که اگر بخواهیم برتری از iPad شرکت Apple را در مقایسه با سرفیس بیاوریم، دقیقا باید به سیستم عامل و برنامههای کاربردی (نه نرم افزارهای سنتی تخصصی) آن که برای صفحات لمسی مناسبتر است اشاره کنیم. لذا راه حل Microsoft که تقریبا دو سالی هست بر روی آن کار میکند، سیستم عامل مدرن Windows Core OS است که البته تنها لمسی شدن بهتر را هدف قرار نداده و همانطور که از نام آن مشخص میباشد، رؤیای وجود یک هسته واحد سیستم عاملی را برای تمامی دستگاههای مختلف در سر میپروراند.
پیشنهاد میشود حتما مطلب جداگانه Windows Core OS که به دقت پدید آمده است را مطالعه کرده و با این سیستم عامل فوق العاده آشنا شوید:
در کنار پردازنده ARM و سیستم عامل مدرن، در نهایت به فیزیک دستگاه میرسیم. فیزیکی که میتواند حتی انقلابی بوده و با استفاده از صفحه نمایشهای OLED قابلیتی را به تبلت شما هدیه دهد که پرکاربردتر از هرچیز دیگری باشد، یعنی خم یا تا شدن. لذا شما خواهید توانست تا دستگاهی که تنها نیمی از اندازه کنونی را داراست با خود حمل کرده و به هنگام نیاز، اندازه صفحه نمایش آن را دو برابر کنید.
این پروژه در حدود 10 سال است که در مایکروسافت با تبلت کوریر Courier مطرح شده و از یک سال پیش تا به حال به صورت بسیار جدی در طرحهای ثبت اختراع این شرکت، دنبال میشود.
عناصر سهگانه پردازنده، سیستم عامل و فیزیک مدرن، یعنی Andromeda. دستگاه سرفیس فوق نازکی که در کنار شارژدهی فوق العاده بیشتر از چیزی که در پرو 6 میبینیم، حتی قدرت پردازشی بیشتری نیز خواهد داشت و در کمال تعجب، قیمت پایینتر.
همانطور که گفته شد، تقریبا یک سال است که نام آندرومدا به عنوان یک پیشرفت واقعی در بین دوستداران دستگاههای Surface رد و بدل میشود؛ یک برگ برنده که پس از رو نمودن آن هیچ حریفی توانایی ادامه رقابت را نخواهد داشت.
اما با این حال پس از Surface 3، حدود چهار سال است که در هر رویداد معرفی دستگاههای جدید Surface، با شوقی وصف ناشدنی انتظار دستگاه جدیدی در ردهی Surface 3 که سرفیس اصیل میباشد را میکشیم و هربار چیزی که میبینیم تنها یک دستگاه تکراری است که هربار کمتر از بار قبل پیشرفت میکند…
اگر آندرومدا را هم به کلی فراموش کنیم، پیشرفتهای بسیار مهمی بود که اگر مایکروسافت تا این اندازه برای معرفی پرو 6 از خود عجله نشان نمیداد، میتوانست آنها را در نسل جدید اعمال کند.
تکرار فقدان Type-C
پیش از هرچیز دیگری، از عدم تغییر پورتهای دستگاه هم خوشحال شدیم و هم ناراحت. عدم وجود پورت مدرن و فوق العاده Type-C حتی بر روی پرو 4 نیز مسئله مهمی به شمار میرفت تا حتی پرو 4 به باد انتقاد گرفته شود چه برسد به پرو 2017 و پرو 6. و اما دلیل خوشحالی ما اینست که ممکن بود همانطور که آمدن Type-C به نسل جدید سرفیس اصیل با نام Surface Go، باعث شد تا پورت پرکاربرتر USB سایز کامل از روی آن حذف شود، با آمدن Type-C به پرو 6 نیز شاهد حذف USB سایز کامل از روی این کامپیوتر میبودیم که خوشبختانه Microsoft چنین اشتباه بزرگی را مجددا تکرار نکرد.
اما در نهایت، هنوز هم فقدان Type-C، به صورت بدی مورد توجه همگان است.
فقدان نسخه LTE
یکی دیگر از آثار مخرب معرفی زود هنگام پرو 6، به یکی از مهمترین بحثهای حول سرفیس پرو که اینترنت همراه است برمیگردد. چراکه هنوز مدت زمان زیادی از ورود نسخه LTE از Surface Pro 2017 نگذشته و این موضوع باعث شده است تا حتی خود مایکروسافت نیز برای بهره بردن از اینترنت همراه، به شما نه پرو 6، بلکه پرو 2017 را پیشنهاد بدهد! واقعا که معرفی زود هنگام پرو 6 عجب اشتباه ناخرمندانهای بود. هنوز رواج نسخهای در دستگاه قبلی تمام نشده است، که مایکروسافت گویی مجبور است تا دستگاه جدیدی را معرفی کند.
صفحه نمایش با مرز، در دنیای بدون مرز
در دنیای امروز گجتهای دیجیتالی که هر روز شاهد کمتر شدن حاشیه صفحه نمایش هستیم، پرو 6 حتی در مقایسه با پرو 4 نیز از این نظر هیچ پیشرفتی نکرده است. اگرچه این مسئله حساسی درمورد تبلتها به نسبت گوشیهای تلفن همراه است چراکه حاشیه صفحه نمایش در یک تبلت نقش کاربردی مهمی را ایفا کرده و باید به گونهای باشد که مخصوصا با توجه به بدنه فلزی و نسبتا سنگین آنها، فضایی برای انگشتان شصت به منظور نگه داشتن دستگاه در دست وجود داشته باشد.
اما مایکروسافت حداقل میتوانست برای خالی نماندن عریضه هم که شده، چند میلیمتری را از حاشیه صفحه نمایش بر روی قاب جلویی بدنه پرو 6 بکاهد و این رزولوشن عجیب و غریب 2736 به ارث برده از پرو 4 را به 3000 پیکسل تغییر دهد. اما گویی کوچکترین تغییری در قالبهای آماده کارخانه تولید سرفیس در چین برای مایکروسافت هزینه مالی داشته و از این کار امتناع میکند.
سختافزار صرفا به نظر پیشرفت کرده
دیگر تغییر مهمی که میتوانست در پرو 6 رخ دهد، استفاده از حافظههای RAM از نوع DDR4 بود که چند سالیست انتظار آنرا میکشیم.
البته پرو در زمینه حافظه رم تغییری نیز داشته است و آن، حذف نسخه دارای 4GB حافظه RAM است. لذا از این پس سرفیس پرو شما یا دارای 8GB رم است و یا 16GB.
حتی درمورد پردازنده مرکزی که به نظر میرسد نقطه پیشرفت پرو 6 باشد نیز بحث وجود دارد. مایکروسافت نشان داد که همانند شرکتهای دون پایه و حریص نسبت به فروش و محبوبیت، بهخاطر نظر مردم از اعتقادات مهندسی در ساخت یک دستگاه، دست برمیدارد. دلیل گفتن چنین جملهای حذف نسخهای از سرفیس پرو است که از پردازنده بسیار مدرن Core m استفاده میکند. پردازندهای که مصرف آن تنها نیمی از مصرف مدل Core i5 است اما قدرت آن خیر؛ نه تنها قدرت آن نیمی از قدرت Core i5 نیست، بلکه حتی مشابه با آن در بسیاری از امور به حساب میآید و برای نشان دادن صحت این موضوع توجه شما را به تست قدرت سخت افزاری که سال پیش بر روی مدل Core m3 از پرو 2017 انجام دادیم، جلب میکنیم:
پردازنده Core m3 در مقایسه با Core i5 به علت نسبت قدرت خروجی به مصرفی که داشت پردازنده فوق العاده مدرنی بود که پاسخگوی انجام بالای %80 امور کاربران سرفیس پرو بود. اما به علت کج فهمی خریداران و عدم شناخت این پردازنده از طرف آنها، همواره از خرید آن پرهیز میشد که علت نبودن این پردازنده در بین مدلهای پرو 6 نیز دقیقا همین سیاست سودآوری کثیف مایکروسافت است.
وزن و ضخامت، مهمترین نشانه پیشرفت
اما پیشرفت قطعهای همانند RAM و یا حتی پردازنده مرکزی CPU، هیچکدام دسترنج مایکروسافت نبوده و درواقع نتیجه زحمات Intel هستند. چیزیکه شاید برخی کاربران بیشتر از هرمورد دیگری انتظار آنرا میکشیدند، سبکتر و نازکتر شدن دستگاه بود. چراکه اگر بخواهیم سرفیس پرو را به عنوان یک تبلت بررسی کنیم، با یک دستگاه واقعا بیش از حد بزرگ از نظر اندازه صفحه نمایش و همچنین وزن و ضخامت در دنیای امروز، مواجه هستیم. به جرأت میتوان گفت که اگر مایکروسافت هیچ کدام از تغییراتی که تا اینجا گفته شد را اعمال نمیکرد اما وزن و ضخامت پرو 6 را کاهش میداد، شاید این حجم از انتقادات به علت عدم پیشرفت، به آن وجود نداشت.
اما متأسفانه پس از Surface Pro 3 که انقلاب دوبارهی دستگاههای Surface به حساب میآید، هیچگاه شاهد کاهش چشمگیر وزن و ضخامت دستگاههای سرفیس نبودیم.
کیبوردی از جنس 2015
دیگر موردی که باز هم از Surface Pro 4 تا به حال بدون تغییر مانده است، کیبورد دستگاه میباشد. اضافه شدن رنگهای جدید به کیبورد سیگنچر Signature در سرفیس پرو 2017، باعث شد تا کمی از انتقادهای وارد بر کیبورد بدون پیشرفت، کاسته شود. اما اینبار در پرو 6 نحس، نه تنها هیچ پیشرفتی نمیبینیم بلکه شاهد گرانتر شدن کیبورد مشکی نیز هستیم. به وضوح قابل فهم است که سرفیس پرو به نقطهای برای مایکروسافت رسیده است که این شرکت میخواهد در قبال کمترین هزینههای ممکن برای پیشرفت و حتی تغییر قالبهای تولیدی دستگاه، سودرسانی خوبی را از سرفیس پرو داشته باشد.
در رابطه با عدم پیشرفت کیبورد، حتما باید به این نکته اشاره کنیم که حتی Surface Go که رده پایینتری در مقایسه با Surface Pro 6 میباشد نیز دارای کیبورد تغییر یافتهای شده است که تاچ پد Touchpad بزرگتری را ارائه میدهد به طوریکه تاچ پد آن حالا حتی از Surface Book نیز بزرگتر است و در طرف مقابل، دستگاه سودرسان مایکروسافت در این روزها به نام پرو 6، هنوز همان کیبورد Surface Pro 4 را استفاده میکند.
استفاده از چنین کیبورد یکسانی، یکی دیگر از دلایل ثابت نمودن صحت جمله “مایکروسافت نمیتواند” است. زیرا این کیبوردی که از نظر جنس پارچه جیر حتی با ابتداییترین دستگاه سرفیس نیز تفاوتی ندارد، پس از گذشت مدت زمانی دچار آسیب دیدگیهای غیرقابل تعمیری میشود که مایکروسافت میتوانست با بهبود هوشمندانه این جنس، طول عمر کیبورد را افزایش دهد اما به نظر میرسد که مایکروسافت به کیبورد سرفیس با نام تایپ کاور، نگاه یک محصول مصرفی را داشته که میبایست برای تعویض آن با نسخه جدیدی که هیچ تفاوتی نکرده، همواره هزینهای را دریافت کند.
ایراد رفع نشدنی پایه نگهدارنده Kick Stand
پایه نگه دارنده دستگاه که با نام Kick Stand شناخته میشود، یکی از موارد معدودی بود که در سرفیس پرو 2017 پیشرفت داده شد. اما اینبار در پرو 6 این پایه میتوانست بزرگترین مشکل آن در دستگاههای سرفیس که لق شدن بود را به جای افزایش زاویه باز شدن، حل کند؛ اما در عوض شاهد همان پایه پرو 2017 بدون هیچ پیشرفتی هستیم. البته این مشکل حتی از اولین دستگاه سرفیس تاریخ با نام Microsoft Surface نیز وجود داشته، اما حالا که قرار بود تا پرو 6 اینگونه شرم آور و بدون پیشرفت باشد، حداقل میتوانست با حل نمودن مشکل لق شدن پایه Kick Stand که پس از مدتی از استفاده از دستگاه به وجود میآید، نامی برای خود دست و پا کند.
اگرچه مایکروسافت نیز بیاطلاع از این موضوع نبوده و در همان ابتدای ویدئو رسمی تبلیغاتی پرو 6 به پایه دستگاه اشاره میکند تا طوری به نظر آید که اولا پایه پیشرفت داده شده، و دوما مشکل لقی و بازی کردن آن حل شده است. مفاهیم فوق با کلمه Full friction hinge به افرادی که ویدئو را تماشا میکنند منتقل داده میشود. درصورتیکه این کلمه در اصل اشاره به قابلیتی دارد که حتی از اولین دستگاه Surface نیز وجود دارد و آن، عدم سُر خوردن و شل بودن لولای پایه نگهدارنده است. یعنی با توجه به کلمه اصطکاک این لولا خود به خود باز نشده و زاویه پایه دستگاه شما همواره ثابت است مگر اینکه با نیروی دست انسان به آن فشاری وارد شود.
درصورتیکه منظور از لقی و بازی کردن این لولا، در واقع زمانی است که اصلا دستگاه بر روی زمین و تکیه داده بر روی پایه نیست. یعنی زمانیکه دستگاه را در دست میگیرید، لولا داری لقی شده اما زمانیکه دستگاه به پایه تکیه میدهد، بارگذاری بر روی لولا، مانع از بازی کردن آن در جهت باز شدن میشود؛ بدین معنی که لقی مورد بحث در جهت بسته شدن وجود دارد.
تعمیرپذیری دکمه روشن کردن Power
دیگر مشکلی که بعد از Surface Pro 4 به وجود آمد، مربوط به قابلیت تعمیر پذیری دکمههای دستگاه بود که همچنان تا پرو 6 نیز ادامه دارد. به طوریکه دکمه پرکاربرد روشن کردن Power پس از حدود دو سال استفاده، در بین اکثر کاربران آسیب میبیند. اما نکته بدی که در این رابطه وجود دارد درواقع تعمیر پذیری آن است؛ چراکه به منظور تعویض دکمه مذکور میبایست تمامی قسمت به هم پیوسته بلندگو سمت چپ را به کلی تعویض کرد.
مایکروسافت میتوانست به راحتی این ایراد بزرگ را برطرف کند اما به نظر میرسد که برطرف نمودن آن، حتما هزینههای مالی را به همراه داشته است…
قلم بدون پیشرفت، مهمترین نقطه ضعف
و اما به یکی از مهمترین تغییراتی که میتوانست حادث شود اما نشد میرسیم؛ یعنی قلم Surface Pen. سرفیس پن در هر دستگاه جدید سرفیس پرو به غیر از سرفیس پرو 2 که فاجعه عدم تغییر بود، پیشرفت کرده است و پیشرفت قبلی آن در سرفیس پرو 2017، مهمترین آنها بود. به گونهای که باعث شد تا جایی گران قیمت شود که برای اولین بار از داخل جعبه دستگاه بیرون کشیده شده و به صورت جداگانه به فروش برسد.
البته تمامی تغییرات قلم 2017 نیز پیشرفت به حساب نیامده و حتی نکات منفی آن بودند.
لذا از پرو 6 انتظار میرفت تا اگر قرار است پیشرفتی حاصل نکرده و به کاهش تنها 2.1 میلی ثانیهای تأخیر Latency بسنده کند، حداقل نقاط ضعف به وجود آمده در تغییرات قلم پرو 2017 را برطرف کند.
مهمترین مورد بدی که در تغییرات قلم 2017 رخ داد حذف ناخردمندانه گیره Clip بسیار پرکاربرد تمامی پیشینیان خود بود. با وجود اتصال غیرقابل اعتماد آهنربایی قلم پرو 4 و پرو 2017، این گیره بود که همواره از افتادن و حتی مفقود شدن قلم جلوگیری میکرد. بنابراین پس از حذف شدن گیره، شاهد ابداعات مختلف همانند کیف مخصوص قلم از طرف کاربران و شرکتها برای جبران خطای مسخره مایکروسافت بودیم؛ خطایی که تنها دلیل آن، شبیه شدن به قلم اپل پنسیل بود. شرم بر مایکروسافت.
دیگر اشتباه مایکروسافت در تغییرات قلم 2017، کوچک کردن قسمت آهنربایی و یا دکمه کلیک راست بود که تأثیر بهسزایی در کاهش قابلیت اعتماد پذیری اتصال آهنربایی قلم به بدنه دستگاه را داشت. لذا در قلم پرو 6 میشد تا این دکمه و در بیان بهتر، این اتصال آهنربایی بهبود یابد.
ایراد بعدی باز هم به همین دکمه برمیگردد. پس از شکستن نوک ظریف سرفیس پن، این دکمه بود که از نظر ظاهری پس از مدت کمی استفاده آسیب میدید و رنگ آن به شدت از بین میرفت.
رنگی که در واقع لایهای بود برای پوشش فلز دکمه و زمانیکه این پوشش از بین میرفت، با هربار اتصال قلم به بدنه دستگاه، شاهد سایش فلز با بدنه دستگاه بودیم و این سایش باعث میشد تا رنگ دستگاه نیز به مرور زمان در آن قسمت از بین برود.
نیاز نبود تا مایکروسافت 2.1 میلی ثانیه از تأخیر کم کند که حتی برخی به علت کوچک بودن این عدد اعتقاد دارند که چون نمیشود صحت این مقدار را حتی با چشم مسلح نیز امتحان کرد ممکن است مایکروسافت دروغ گفته باشد، و بهتر بود به جای چنین تغییری، ایرادات مذکور برطرف میشد.
جمعبندی
در پایان حتما باید از موضوع بسیار مهمی سخن بگوییم. تمامی انتقادات و ایرادات وارده به عدم پیشرفت پرو 6، کاملا درست هستند. اما هیچکدام از آنها بدین معنی نیستند که Surface Pro 6 یک دستگاه بد مخصوصا برای خریداران است. دلخوری ما از عدم پیشرفت چشمگیر آن در مقایسه با Surface Pro 4 و Surface Pro 2017 است. درحالیکه به هرحال Pro 6 با وجود تمام این دلخوریهای، هرچه که نباشد، حداقل یک پرو 4 و یا پرو 2017 قویتر است. دستگاههایی که به اعتقاد بسیاری برترین کامپیوترهای قرن هستند.
لذا Surface Pro 6 نیز هنوز از نظر ما پرکاربردترین لپتاپ و یا کامپیوتر همراهی است که بر روی زمین وجود دارد.
اما از معرفی زود هنگام چنین دستگاه بدون پیشرفت خاصی، واقعا باید تأسف خورد و بیشتر از هرچیزی، از اینکه دیگر مایکروسافت ایدهای همانند سالهای 2012 تا 2015 نداشته و در زمینه Surface Pro تبدیل به یک شرکت دون پایه و حریص به سودآوردی شده است. شرم بر مایکروسافت.
مثبت
– پردازنده نسل هشتم و چهار هستهای قویتر در مدل Core i5
– ست رنگ کاملا مشکی برای دستگاه، لوازم جانبی و تمامی محیطهای سیستم عامل
منفی
– بدون پیشرفت خاصی و به شدت تکراری
– پسرفت پردازنده گرافیکی مدل Core i7
– پسرفت نسخه سیستم عامل از Pro به Home
– ناامیدی مجدد از معرفی دستگاه مدرن آندرومدا Andromeda
– قلم بدون پیشرفت
– پورتهای بدون پیشرفت و فقدان پورت پرکاربرد Type-C
– صفحه نمایش از هرنظر، چه کیفیت چه تعداد پیکسلها، بدون پیشرفت
– فقدان وجود نسخه LTE
– حذف مدل دارای پردازنده فوق العاده Core m3
– طراحی ظاهری بدون پیشرفت
– وزن بدون پیشرفت
– ضخامت بدون پیشرفت
– نوع DDR3 حافظه RAM بدون پیشرفت
– پردازنده گرافیکی بدون پیشرفت
– دوربینهای جلو و عقب بدون پیشرفت
– بلندگوهای بدون پیشرفت
– سنسورهای بدون پیشرفت
– مدت زمان شارژدهی بدون پیشرفت
– کیبورد بدون هیچ پیشرفت
– پایه نگهدارنده بدون پیشرفت